- تایچه بندی (چَ / چِ بَ)
تاچه بندی. رجوع به تاچه بندی شود
معنی تایچه بندی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(چَ/ چِ بَ)
لغت نامه دهخدا
عمل باغچه بند. تنظیم کرتهای باغ. (از ناظم الاطباء). تقسیم زمین باغ به کرتها (کردها) و قطعات کوچک. مرزبندی قطعات باغ گلکاری یا نهالکاری را. و رجوع به باغچه و باغچه بندی کردن شود
(بُ چَ / چِ بَ)
لغت نامه دهخدا
عمل بخش کردن کار زراعت به دسته های کشاورز. تقسیم کار زارع در ده ها. تقسیم کردن عمل کشت قریه ای میان رعایای قریه. (یادداشت بخط مؤلف). تعیین میزان و تودیع عادلانۀ مالیات بین اعضای یک صنف. بنیچه بندی از وظایف کدخدا بود. (دایره المعارف فارسی)
(چَ / چِ بَ)
لغت نامه دهخدا
پیوند کردن درخت. (غیاث اللغات) ، کنایه از تهمت و بهتان. (برهان). تهمت سازی. (غیاث) :
غنچه دهنان بیهده خندی نکنند
سنبل رقمان مشق نوندی نکنند
با غیر بسیر باغ و بستان نروند
با غیرتیان شاخچه بندی نکنند.
ظهوری (از انجمن آرا).
، لعبت بازی. (غیاث)
غنچه دهنان بیهده خندی نکنند
سنبل رقمان مشق نوندی نکنند
با غیر بسیر باغ و بستان نروند
با غیرتیان شاخچه بندی نکنند.
ظهوری (از انجمن آرا).
، لعبت بازی. (غیاث)
